ساحل سبز

در اتاق رو باز کرد و همونجا ایستاد، چندتا از آجرهای خونه سازیش رو داشت میچسبوند بهم، خاله من چندتا سوال دارم جوابمو کوتاه بده ! وقت ندارم

+باشه

- خاله

+ بله

- خدا قبل از ما وجود داشته؟

+ آره

- بچه نداره؟

+ نه

- بچه نبوده؟

+ نه

- پیر نمیشه؟

+ نه

[در حال بستن در اتاق زیر لب زمزمه میکنه ]

_  پس درست فکر میکردم اون یه زامبیه!

+نه صبر کن

- خاله  من دیگه سوالی ندارم

در رو بست!

 

نظرات  (۱)

وای خدا پوکیدم از خنده نصف شبی XDDD

کیوووت XDD

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی